تارگت مارکتینگ نوعی مارکتینگ است که به معنی بررسی گروهی از مشتری های بالقوه برای یک محصول است که همه آنها دارای علایق و الگوی رفتاری و شخصیت مشابه هستند(مثل سن، درآمد، شغل و سبک زندگی).
بررسی بازار هدف یکی از بخش های کلیدی فرآیند تصمیم گیری یک شرکت در طراحی، بسته بندی و تبلیغ یک محصول است.
چطور تارگت مارکت (بازار هدف) محصولم را پیدا کنم؟
بخشی از ایجاد یک محصول جدید، تصور مصرف کنندگانی است که آن را می خواهند. یک محصول جدید باید یک نیاز، یک مشکل یا هر دو را برطرف کند. برای مثال زیر مجموعهای از مصرف کنندگان، مثل گیاه خواران محافظ محیط زیست، یا علاقهمندان به فضای سبز، به آن محصول نیاز دارند که ممکن است برای یک جوان یا یک فرد آگاه میانسال جذاب باشد. تصور تارگت مارکتینگ احتمالی بخشی از فرآیند ایجاد و تغییر یک محصول است و به بسته بندی، بازاریابی و ارائه محصول کمک می کند.
همچنین می توانید با ابزار Make my persona مخاطب هدف خود را با داده هایی که دارید به صورت رایگان بسازید.
4 نوع تارگت مارکتینگ چیست؟
متخصصان مارکتینگ مشتریان را به چهار سگمنت عمده تقسیم می کنند:
دموگرافیک (جمعیت شناختی):
ویژگی های اصلی که تارگت مارکتینگ شما را مشخص می کنند. هرکسی را می توان متعلق به یک گروه سنی خاص، سطح درآمد، جنسیت، شغل و سطح تحصیلات دانست.
جغرافیایی:
این سگمنت بسیار زیاد به جهانی شدن یک موضوع مرتبط است. الویت های منطقه ای باید در نظر گرفته شود.
سایکوگرافیک (روانشناختی):
این بخش از اصول جمعیت شناسی فراتر می رود و سبک زندگی، نگرش ها، علایق و ارزش ها را در نظر می گیرد.
رفتاری:
این بخشی است که به تحقیق در مورد تصمیمات مشتریان فعلی یک شرکت متکی است. محصولات جدید ممکن است بر اساس تحقیقاتی که در مورد جذابیت محصولات گذشته بوده، معرفی شوند.
مثال برای تارگت مارکتینگ چیست؟
هر یک از چهار تارگت مارکتینگ را می توان برای در نظر گرفتن اینکه مشتری یک محصول جدید کیست استفاده کرد. برای مثال تخمین زده می شود که حدود 100000 رستوران ایتالیایی در ایالات متحده وجود دارد، پس مشخصا این رستوران ها جذابیت زیادی دارند. اما یک پیتزایی در گوشه ای خیابان بیشتر برای مشتری های جوان تر و با بودجه کم، اگرچه به هیچ وجه کاملاً جذاب نیست، بهتر است. در حالی که یک رستوران قدیمی با غذا های معمولی برای افراد مسن تر و خانواده هایی که در آن اطراف زندگی می کنند جذاب تر است. در همین حال، یک مکان جدید تر در پایین خیابان ممکن است برای جمعیت تجلل پسند و آگاه به ترند ها که می توانند مسافت زیادی را برای منوی نوآورانه رستوران و لیست شراب های فانتزی طی کنند، جذاب تر باشد. در هر مورد یک بیزینسمن باهوش آگاهانه تارگت مارکتینگ ایده آل رستوران را در نظر گرفته و منو، دکور و استراتژی تبلیغات را برای جذب آن مشتری ها تغییر داده است.
چرا تارگت مارکتینگ مهم است؟
بخشی از موفقیت فروش یک کالا یا خدمات این است که بدانیم برای چه کسی جذاب خواهد بود و در نهایت چه کسی آن را خریداری خواهد کرد. برای مثال خانم های شیک پوش و ثروتمند حاضرند برای یک کیف برند و خوش دست حق بیمه پرداخت کنند. مشتریان در طول زمان از طریق بازاریابی و تبلیغات بیشتر می شوند. به همین دلیل است که کسب و کارها زمان و هزینه زیادی را صرف تعریف تارگت مارکتینگ اولیه شان می کنند و به همین دلیل پیشنهادات ویژه، کمپین های رسانه های اجتماعی و تبلیغات تخصصی را دنبال می کنند.
همچنین اگر می خواهید درباره تولید محتوای اصولی با شناخت از مخاطب هدفتان اطلاعات کسب کنید روی لینک کلیک کنید.
سگمنت های مارکت به چه معناست؟
تقسیم تارگت مارکت به سگمنت ها به معنای گروه بندی جمعیت بر اساس ویژگی های کلیدی است که موجب تصمیم گیری آنها در زمینه خرید محصول می شود. برخی از این موارد عبارتند از جنسیت، سن، میزان درآمد، نژاد، سطح تحصیلات، مذهب، وضعیت تأهل و موقعیت جغرافیایی.
مصرف کنندگان با دموگرافیک یکسان تمایل به ارزش گذاری محصولات و خدمات مشابه دارند، به همین دلیل است که محدود کردن سگمنت ها یکی از مهم ترین عوامل در تعیین تارگت مارکتینگ است. برای مثال افرادی که در گروه درآمد بالاتری قرار می گیرند، ممکن است به جای خرید از یک بستنی فروشی برند، قهوه شان را در یک قهوه خانه مخصوص بخورند. هر دو این برند ها باید از این عوامل آگاه باشند تا تصمیم بگیرند کجا فروشگاه های خود را قرار دهند و برند خود را کجا تبلیغ کنند.
بازار هدف و فروش محصول
شناسایی بازار هدف، بخشی ضروری از برنامه توسعه محصول، همراه با برنامه ریزی تولید، توزیع، قیمت و ارتقاء محصول است. تارگت مارکتینگ عوامل مهمی را در مورد خود محصول تعیین می کند. یک شرکت ممکن است جنبه های خاصی از یک محصول، مثل میزان شکر موجود در یک نوشابه یا سبک بسته بندی را تغییر دهد تا برای مصرف کنندگان در گروه هدف خود جذابیت بیشتری داشته باشد. همانطور که فروش محصولات یک شرکت رشد می کند، ممکن است تارگت مارکت خود را در سطح بین المللی گسترش دهد. گسترش بین المللی به شرکت اجازه می دهد تا به زیر مجموعه وسیع تری از تارگت مارکت خود در سایر مناطق جهان دست یابد. علاوه بر گسترش بین المللی، یک شرکت ممکن است بازار هدف داخلی خود را در حالی که محصولاتش در بازار جذابیت بیشتری پیدا می کنند، گسترش دهد. گسترش تارگت مارکتینگ محصول یک فرصت درآمدی است که ارزش آن را دارد.
یک تارگت مارکت تا چه حد باید دقیق باشد؟
بستگی دارد. به طور کلی یک محصول ممکن است برای انبوهی از مشتریان یا یک بازار خاص طراحی شده باشد، و یک بازار خاص می تواند در واقع یک گروه بسیار کوچک باشد، به خصوص در مرحله اولیه معرفی یک محصول. هدف برخی از نوشابه های گازدار رسیدن به یک بازار جهانی است. کوکاکولا مجبور شد برای ادامه رشد مشتریان خود به 200 بازار خارج از کشور تقسیم شود. 7 Gatorade متعلق به پپسی کولا است، اما این برند به عنوان نوشیدنی برای ورزشکاران به فروش می رسد. برند نوشابه Poppi به عنوان نوشابه گازدار، پروبیوتیک با آب میوه واقعی، سلامت روده و فواید مانند آن، به وضوح تارگت مارکت جوان تر، سالم تر و دنبال کننده ترند ها را هدف قرار داده است.
هدف تارگت مارکتینگ چیست؟
تارگت مارکتینگ یک محصول را تعریف می کند و بالعکس. هنگامی که یک تارگت مارکت مشخص می شود، بر طراحی، بسته بندی، قیمت، تبلیغ و توزیع محصول تأثیر می گذارد. محصولی که برای مردان طراحی شده است در پلاستیک صورتی بسته بندی نمی شود. یک لوازم آرایشی لوکس در داروخانه فروخته نمی شود. یک جفت کفش گران قیمت همراه با یک کیف پارچه ای مارک دار و همچنین یک جعبه کفش ارائه می شود. همه این عوامل به مخاطبان هدف نشان می دهد که محصول مناسب را پیدا کرده اند.
لب کلام اینکه تارگت مارکتینگ مسئله مهمی در مسیر ساخت و پرداخت یک محصول است توجه به آن به نفع هر مارکتری است.
مطالب مرتبط:
- هدفگذاری مخاطبان گوگل ادز : 15 استراتژی قدرتمند
- چرا نرخ تبدیل گوگل ادز پایین است؟ | راهنما و راه حل مشکل
- دیجیتال مارکتینگ برای مشاغل کوچک: مقدمه