این نقد از senua’s saga: hellblade 2 برگرفته از ویدئو کانال یوتیوب دیجیتال فاندری از این بازی میباشد.
در لحظه ای در حین مبارزه، تغییرات چهره دشمنان به وضوح دیده می شود. احساسات خام و واکنش های چهره در مقابل هر ضربه شمشیر به وضوح نمایان است. این سطح از جزئیات احساسی که معمولاً در صحنه ها دیده می شود، در بازی نیز به صورت واقعی نمایش داده می شود.
بازی Hellblade 2 از تمامی ویژگی های Unreal Engine 5 مانند Lumen، Nanite و نقشه های سایه مجازی بهره می برد. این تکنولوژی ها به تجربه ای بصری و احساسی بی نظیر کمک می کنند که فراتر از یک لیست ساده از ویژگی ها است. این حس در سراسر بازی حضور دارد و آن را به سطح جدیدی ارتقا می دهد.
این همان Hellblade 2 است که به عنوان اولین بازی Xbox Series X در سال ۲۰۱۹ معرفی شد. در آن زمان، جز یک تریلر، هیچ چیزی از بازی وجود نداشت. اما هیچ مورد خاصی از نظر تکنیکال در اجرای شخصیت ها دیده می شد. بازی نهایی به این هدف بلند پروازانه دست یافت و یک تجربه سینمایی غیرمعمول و تفکربرانگیز با برخی از بالاترین جلوه های بصری عرضه شد.
بازی Senua’s Saga: Hellblade 2 همانطور که از نامش پیداست، دنباله مستقیمی برای بازی Hellblade: Senua’s Sacrifice است. این بازی سینمایی با ریتمی منظم، تقریباً مانند نتیجه منطقی آزمایش های FMV دهه ۹۰ است. Hellblade 2 تجربه ای سینمایی خالص و متمرکز است که تلاش می کند چیزی متفاوت ارائه دهد و این مساله به آن اجازه می دهد تا به شدت بدرخشد و به چیزی تبدیل شود که به زودی فراموش نخواهد شد.
ساختار و طراحی Hellblade 2 بسیار به نسخه اصلی نزدیک است، حتی با گسترش موضوع. بازیکنان بیشتر وقت خود را به پیاده روی، تماشای مناظر و دریافت نکات داستانی می گذرانند. این بازی با تمرکز بر تجربه، بیشتر یک بازی داستان محور است.
رندرینگ شخصیت ها در Hellblade 2 استانداردهای جدیدی را تعیین می کند و صحنه هایی را به تصویر می کشد که گاهی تقریباً شبیه به صحنه های واقعی با بازیگران واقعی هستند. این بازی شامل تعداد زیادی از کارکترهای دیگری است که هر یک داستان و دیالوگ های مختص به خود را دارند، چیزی که در نسخه اصلی به ندرت دیده می شد.
این بازی یکی از اولین نمونه هایی است که توانسته به دمو Unreal Engine 5 The Matrix Awakens نزدیک شود. Hellblade 2 از تکنولوژی Metahuman برای زنده کردن شخصیت ها استفاده می کند. صحنه ها به گونه ای واقعی و طبیعی طراحی شده اند که احساس غیرواقعی را که معمولاً در بازی های مشابه دیده می شود، به حداقل می رساند. وقتی دوربین برای کلوزآپ زوم می کند، سطح جزئیات شگفت انگیز است. حالت عکس گرفتن از بازی نیز در هر زمان از منوی بازی در دسترس است و به بازیکنان اجازه می دهد تا تأیید کنند که این صحنه ها واقعاً در در خود بازی در حال رندر شدن هستند.
ارائه احساسات واقعی در حین گیم پلی، چه در نبردها و چه در کاوش، به زنده شدن شخصیت ها کمک زیادی می کند. اگر در حالت عکس زوم کنید، جزئیات فراوانی قابل مشاهده است. پوست، لایه های خاک، نورپردازی زیرسطحی و سایه های محیطی و… همه به طور کامل پیاده سازی شده اند. چشم های خون آلود و جزئیات مژه ها و ابروها به طور بسیار دقیقی طراحی شده اند. موهای کوچک که از سرپوش سنوا بیرون زده اند نیز به وضوح قابل مشاهده اند.
Hellblade 2 یکی از بهترین نمایش های یک انسان دیجیتال در یک بازی تعاملی را ارائه می دهد و این سطح از جزئیات برای هر شخصیت انسانی و غیرانسانی در بازی حفظ شده است. این واقع گرایی تنها از طریق مدل های شخصیت با جزئیات بالا به دست نمی آید، بلکه استفاده از ابزارهای هنری و پردازش پس از تولید و جلوه های بصری نقش مهمی دارد. بله، ممکن است که در منوی تنظیمات گزینه ای برای غیرفعال کردن اثرات کروماتیک و سایر جلوه های بصری نباشد، اما این افکت ها با هدف خاصی انتخاب شده اند و نقش مهمی در تعیین ظاهر کلی بازی دارند.
بازی Hellblade 2 تلاش می کند تا استفاده از لنز آنامورفیک را شبیه سازی کند که نتیجه آن ایجاد حسی واقع گرایانه است. به نظر می رسد آنچه دیده می شود با دوربین فیزیکی فیلم برداری شده است. استفاده از گرین فیلم و انحراف کروماتیک نیز به افزایش حس سینمایی بازی کمک می کند. اگرچه این افکت ها جز محبوب ترین افکت های استفاده شده در بازی ها یا فیلم ها نیستند، اما نقش مهمی در ایجاد حسی طبیعی در ارائه بازی دارند. این تکنیک ها به بازی حسی طبیعی تر می دهند که حتی در نسخه PC با وضوح بالاتر نیز حفظ می شود.
این مساله یکی از جنبه هایی است که Hellblade 2 را به یاد نسل گذشته بازی The Order: 1886 می اندازد. هر دو بازی تجربه ای داستان محور و با کیفیت بصری بالا ارائه می دهند. Hellblade 2 از نسبت ابعاد گسترده تری استفاده می کند که منجر به ایجاد نوارهای سیاه در صفحه نمایش 16:9 می شود. بازی در محدوده وضوح 1296 تا 1440 پیکسل ارائه می شود که با احتساب نوارهای سیاه، وضوح بین 964 تا 1070 پیکسل را نشان می دهد.
همچنین بازی Hellblade 2 به بحث های قدیمی درباره وضوح بالا در مقابل وضوح پایین و خروجی های فیلم گونه و واقع گرایانه می پردازد. این بازی سعی می کند کیفیت بصری و واقع گرایی بیشتری را با استفاده از جلوه های نرم و طبیعی ارائه دهد که به تجربه بازی شبیه به تماشای فیلم های بلوری نزدیک تر است.
بازی Hellblade از جمله بازی هایی است که سعی دارد به پرسش هایی درباره کیفیت تصویر پاسخ دهد. با در نظر گرفتن تاثیرات پردازش پس از تولید و شبیه سازی لنز آنامورفیک، اضافه کردن پیکسل های بیشتر تأثیر چندانی بر کیفیت تصویر ندارد. شخصیت ها و جنبه های بصری بازی موفقیت آمیز هستند و می توان گفت که Ninja Theory به هدفی که میخواسته دست پیدا کرده است.
Lumen و نورپردازی:
Hellblade 2 به طور عمده بر نورپردازی طبیعی متکی است که شامل نور خورشید، ماه و منابع نوری مانند آتش یا حتی جادو می شود. این بازی بسیار تاریک است، اما برخی صحنه ها در روز اتفاق می افتند و Lumen امکان نورپردازی غیرمستقیم و مستقیم طبیعی را فراهم می کند. نورپردازی کاملاً به صورت بلادرنگ انجام می شود و به همین دلیل توسعه دهندگان می توانند ترفندهای بصری جذابی را پیاده سازی کنند. برای مثال، در هنگام تغییر زمان روز، بازی می تواند به سادگی دوربین را حرکت داده و موقعیت خورشید را تغییر دهد و سایه ها و نورپردازی غیرمستقیم به طور طبیعی به روزرسانی می شوند.
تجربه درخشان نور:
بازی Hellblade 2 از Lumen برای تولید نور طبیعی به صورت زنده استفاده می کند. این نورپردازی به بازی حسی واقعی و منسجم می بخشد. برای مثال، صحنه هایی با انفجارهای نوری بزرگ در زمان حرکت در جهان بازی وجود دارد. اولین بار در یک اردوگاه با انفجارهای آتش که تمام صحنه را روشن می کند، مشاهده می شود. همینطور در صحنه های دیگر با شعله های عظیم که جهان اطراف را سوزانده و با موسیقی هماهنگ است، ادامه می یابد.
لومن در صحنه های ساده تر نیز به خوبی عمل می کند. جاهایی از بازی وجود دارد که ممکن است بازیکن به آنها توجه نکند، اما اگر با ریز بینی به آنها نگاه شود، به چشم می آیند. لومن نورپردازی را مانند زمانی که زیر یک سازه چوبی نوری طبیعی ایجاد می شود و سایه ها به تدریج تیره تر می شوند طبیعی تر می کند. این کار با استفاده از سیستم نورپردازی بلادرنگ یا real-time کاملاً دشوار است، اما لومن این کار را به خوبی انجام می دهد.
بازی در SDR نیز عالی به نظر می رسد، اما در یک نمایشگر HDR مناسب، هایلایت ها به زیبایی از تاریکی ها عبور می کنند. تنظیمات ممکن است بسته به نوع نمایشگر متفاوت باشند؛ به عنوان مثال، در صفحه نمایش های OLED مانند LG CX و LG G4، اگر بازی با کیفیت بالایی اجرا شود، تفاوت ها قابل مشاده است. رفلکشن های لومن در سطوح براق مانند استخرهای آب نیز استفاده شده است. حالت عکس برداری در بازی به بازیکنان اجازه می دهد تا به صورت بلادرنگ نورپردازی را در صحنه ها اضافه کنند و آن را مانند یک فیلم واقعی تنظیم کنند.
افکت های محیطی:
بازی از افکت های محیطی مانند مه، به شکلی بی نظیر استفاده می کند. بسیاری از صحنه ها دارای مه و دود هستند که حس عمق و واقعیت را به صحنه ها می بخشد. افکت های حجمی بسیار مؤثر هستند و نورپردازی با آتش جلوه ای خیره کننده ایجاد می کند. این افکت ها در تمام بازی استفاده می شوند و کیفیت بالایی دارند، حتی بر روی Xbox Series X نیز با شکستگی و نویز کمی همراه هستند.
اما افکت های محیطی دیگری نیز وجود دارند، مانند آب و نحوه تعامل آن با محیط های بازی. این مساله از همان ابتدای بازی، زمانی که سنوا به عنوان یک زندانی روی یک کشتی کوچک در طوفان دریایی است نیز مشهود است. در نهایت، شما به ساحل می رسید و جلوه های بی نظیر موج ها که به ساحل برخورد می کنند، بی نظیر است. قطرات باران به زیبایی در صحنه می ریزند و حس حضور در هوای نامساعد را به خوبی به تصویر می کشند. این ترکیب باران و افکت ها واقعاً شگفت انگیز است.
Ninja Theory به وضوح به هدف خود در ساخت یک ارائه در سطح جهانی دست یافته است. Hellblade 2 به جای یک بازی معمولی، تجربه ای منحصر به فرد و داستان محور ارائه می دهد. این سبک از بازی در فضای ایندی رایج است، اما در بازی های پر هزینه و AAA این مساله وجود ندارد. بازی بیشتر بر روی تجربه داستانی تمرکز دارد و کنترلی که به بازیکن داده می شود بیشتر به تجربه سینمایی کمک می کند تا به بازی اکشن عمیق. این طراحی ساده اما مؤثر است و به خوبی اجرا شده است.
بازی Hellblade 2 از تکنولوژی های پیشرفته استفاده می کند و به همین دلیل باید حداقل یک بار امتحان شود. اگرچه شروع بازی ممکن است کند باشد، اما در نهایت تجربه کلی بازی لذت بخش است.